آخرین مطالب پيوندها
♥دخمل دیوووونه♥ ♥به نام آنکه عشق رابه ما آموخت♥
در خواب گریه میکردم.خواب دیدم که تو مرده ای بیدار شدم و اشک از گونههایم جاری شد. در خواب گریه میکردم.خوا دیدم که تو از من جدا شده ای.بیدار شدم و مدتی دراز به تلخی گریه کردم. در خواب گریه میکردم. خواب دیدم که تو هنوز دوستم میداری بیدار شدم و باز سیل اشک از چشمانم فرو ریخت. هر شب تو را به خواب میبینم که به مهربانی لبخند میزنی و من لرزان لرزان به پاهای عزیزت میاندازم.تو به حالت غمناک به من مینگری سر زیبای خود را تکان میدهی و مروارید تر اشک از چشمت فرو میریزد. آنگاه آهسته کلمه ای به من میگویی و دسته ای از گلهای سپید به من میدهی اما چون بیدار میشوم از دسته گل اثری نیست و آن کلمه را نیز فراموش از یاد برده ام. نظرات شما عزیزان: جمعه 1 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 14:58 :: نويسنده : شادی
![]() ![]() |